Tuesday, September 4, 2007

خود انتقادی

آن شب در برنامه ی خود انتقادی که از شبکه ی محلی وجدانم پخش می شد
من نیز از شرکت کنندگان نا آگاه بودم
مجری برنامه که همیشه ی خدا بیدار است و تمام هدفش بیدار کردن شخصیت خوب الود من
چنان حمله ی گاز انبری به من کرد
که همه ی تفکراتم با دیدن این صحنه به هیجان آمدند
و آن قدر شلوغش کردند تا اندکی به خودم آمدم
تازه در آن زمان بود که فهمیدم اگر
مجری برنامه که از آشنایان قدیمی و گاها تطمیع شده ی من است
تنها کمی بند پ را برایم اجرا می کرد
چه بسا غرور مرا زندانی می کرد
و چه بسا محکوم به حبس ابد در نادانی ام می شدم
از آن شب بود که هر شب در ساعت معین
به جای دیدن برنامه های آموزشی عشقی یا اجتما عی
فقط برنامه ی خود انتقادی را تماشا می کنم

2 comments:

Anonymous said...

خيلي عجيبه! ديشب تا حالا هر چي صفحه رو رفرش ميکنم، پست ِ جديد نيست! عجيبه! آپ نکردي؟:))

Unknown said...

salam
migam man ye soal baram pish oomade!!! in golabi kiye !!?? maram besh moarefi kon! akhe ta hala fek mikardam feghat ye khol mese man to donya hast, oonam toee! ama alan injoori ke boosh miyad 3ta shodim!! :D